هجدهمین شماره‌ی مجله‌ی اصلاح، ویژه‌نامه‌ی اسلام و دموکراسی،‌ هفته‌ی جاری منتشر شد و در مناطق اهل‌سنت توزیع گردید. به گزارش خبرنگار اصلاح‌وب، این شماره از نشریه‌ی اصلاح که اختصاصاً به مبحث اسلام و دموکراسی می‌پردازد حاوی ١۵ مطلب است که از زوایای مختلف موضوع دموکراسی و نسبت مسلمانی با دموکراسی‌خواهی را مورد بحث قرار می‌دهد. 

فهرست عناوین مطالب به شرح زیر است:

 

- مفهوم دموکراسی؛ مصطفی دانایی‌فر

- دموکراسی در اسلام؛ دکتر یوسف قرضاوی؛ ترجمه‌ی دکتر احمد نعمتی

- چیستی دموکراسی و بررسی ابعاد آن؛ مصاحبه‌ی اصلاح‌وب با خالد توکلی 

- شورا و نظام حکمرانی اسلام؛ مصاحبه‌ی اصلاح‌وب با داود نارویی

- ماهیت و ابعاد دموکراسی؛ مصاحبه‌ی اصلاح‌وب با عبدالعزیز مولودی

- شورا در اسلام و وجوه اشتراک آن با دموکراسی؛ مصاحبه‌ی اصلاح‌وب با صلاح قاسمیانی

- دموکراسی و دینداری؛ محمد مجتهد شبستری

- دموکراسی در اسلام؛ مالک بن بنی؛ ترجمه‌ی عبدالعزیز مولودی

- اسلام و دموکراسی؛ جان اسپوزیتو جان وال؛ ترجمه‌ی مهدی حجت

- اسلام و دموکراسی: بحثی نظری در باب سازگاری اسلام و دموکراسی؛ عمر جاهه؛ ترجمه‌ی مهدی حجت

- چرایی غیبت دموکراسی در جهان اسلام؛ اصغر علی انجینیر؛ ترجمه‌ی مهدی حجت

- آگاهی اجتماعی و گذار به دموکراسی؛ محمد نورالدین افایه؛ ترجمه‌ی پایگاه اطلاع‌رسانی اصلاح

- در باب نسبت‌سنجی دین و دموكراسی؛ دکتر سید صادق حقیقت

- توفیق محمد الشّاوی و «نظریه‌ی عمومی شوری در اسلام »؛ دکتر داود فیرحی

- استدلال به نفع دموکراسی؛ دایرة المعارف دموکراسی؛ زیر نظر سیمور مارتین لیپست

 

در سخن سردبیری ویژه‌نامه‌ی اسلام و دموکراسی آمده است:

اصل اول از هشت اصل راهبُردی جماعت دعوت و اصلاح که در نشست دوم کنگره‌ی سوم جماعت مورد تصویب واقع شد، «اهتمام به آزادی، حقوق بشر و دموکراسی» است. پیش‌شرط اهتمام و التزام عملی به امری درک نظری و معرفتی ماهیت و ابعاد آن است و واکاوی نسبت میان اسلام و دموکراسی و نشان دادن نحوه‌ای از نگرش که می‌تواند در عین التزام به شریعت و پایبندی به دین از دموکراسی دفاع کند از اهمیت خاصی برخوردار است.

با توجه به اهمیت نظری مبحث مذکور، این شماره از نشریه‌ی اصلاح به موضوع پردامنه‌ی «اسلام و دموکراسی» می‌پردازد و عمدتاً با مبنا گرفتن امکان جمع و توفیق میان مسلمانی و دموکراسی‌خواهی، کوشش‌های فکری و تأملات اندیشه‌ورانی را عرضه می‌کند که از سازگاری این دو سخن می‌گویند.

برخی بر این باورند که دموکراسی از اساس مفهوم و نهادی است که از دل مدرنیته و لیبرالیسم روییده و هم‌خوانی با آیینی برآمده از جهان پیشامدرن ندارد. برخی نیز با ارج نهادن به یافته‌های انسانی، معتقدند گرچه دموکراسی پرورده‌ی فرهنگ غربی است، اما تعارضی با ارزش‌های دینی ندارد و به جهت کارآمدی و سودمندی آن، لازم است مورد استفاده مسلمانان قرار گیرد. متفکرینی بر این باورند که از اساس، بن‌مایه‌های دموکراسی در متون دینی وجود دارد و با یک تفسیر عصری می‌شود اصول پایه‌ای آن را در کتاب و سنت و سیره‌ی پیامبر(ص) و خلفای راشدین بازجُست.

برخی دموکراسی را به معنای سلب حاکمیت از خداوند و نشاندن آدمی بر مسند الوهی می‌دانند و از این جهت، آن را «حُکم بغیر ما أنزل الله» و بی‌اعتنایی به باور «إن‌ الحُکم إلا لله» می‌دانند. اندیشه‌ورانی دیگر می‌کوشند نشان دهند که میان باور به شریعت خداوند و حاکمیت او و مراجعه به آرای شهروندان در اداره و تمشیت جامعه و مشارکت برابر شهروندان در عرصه‌ی قدرت و سیاست، تعارضی وجود ندارد و سازوکارهای نظام دموکراسی، می‌توانند ضامن «عدالت»، «آزادی» و «برابری» باشند و سوء‌استفاده از قدرت را مانع شوند و از این‌رو، گذار به دموکراسی، در واقع، گذار به سازوکاری برای حُکمرانی است که بیشتر از هر سازوکار دیگری، مانع ظلم و فساد ناشی از قدرت می‌شود و از آن رو که برابری آدمیان و رفع و دفع ستم و حرمت و حرّیت آدمی، از ارزش‌های غایی دین است، اهتمام به دموکراسی، کوشش در جهت تحقق مقاصد شریعت به شمار می‌رود.

اگر به جایگاهی که عدالت، آزادی و برابری در نظام ارزشی اسلام دارند و بسیاری، اینها را در زمره‌ی مقاصد غایی شریعت برشمرده‌اند، توجه لازم، مبذول شود و به اهمیت و نقشی که «شورا» و التزام به آن در سبک زندگی دینی واجد است، عطف نظر شود، می‌توان دریافت که گذار به دموکراسی و زیستن در جامعه‌ای دموکراتیک، تا چه اندازه ضروری و اجتناب‌ناپذیر است و نیز با اصول و مقاصد اسلام سازگار و هم‌راستا‌ است. 

به‌نظر می‌رسد دموکراسی سازوکارهای بهتری برای تحقق این ارزش‌های بنیادین در اختیار می‌نهد و فضایی فراهم می‌کند تا ایمان و دینداری نیز در گوهر اصیل و درخشان خود تبلور یابند و برابری، آزادی، حرمت و حقوق آدمی بر صدر بنشینند. دموکراسی البته مصون و فارغ از انتقادهای جدی‌ای که بر آن رفته و می‌رود نیست، اما با اتکا به تجارب بشری که به عنوان ذخایری ارزشمند در اختیار ماست، می‌توان مدعی شد که در میان نظام‌های متنوع حُکمرانی، حکمرانی دموکراتیک و مردم‌سالارانه، بهترین و کم‌خطرترین آن‌ها است.

گرچه دموکراسی اقسامی دارد و نمی‌توان به‌سادگی، تعریفی مورد وفاق از آن ارائه داد، اما دستِ کم می‌توان از مؤلفه‌ها و مقوّم‌های اساسی آن سخن گفت. در رابطه با اسلام هم، وضع کم و بیش به همین شکل است و قرائت‌های مختلف از اسلام، طبیعتاً نسبت‌های مختلفی با دموکراسی برقرار می‌کنند. خوانش‌های «بنیادگرایانه»، «سنت‌گرایانه» و «تجددگرایانه» و یا دیگر قرائت‌های دینی، هر یک نسبت و سوگیری ویژه‌ای در رابطه با دموکراسی دارند.

تعبیر «شورا» در قرآن کریم که بیانگر اداره‌ی جامعه بر اساس خرد جمعی شهروندان و نه اراده‌ی فردی و یا گروهی است، می‌تواند به مفهوم دموکراسی خیلی نزدیک باشد. در کتابچه‌ی «رویکردها و راهکارهای جماعت دعوت و اصلاح ایران» ذیل رویکرد «شورا» آمده است:

«استبداد در ساده‌ترین مفهوم، ‌به معنی تمركز قدرت اجرا و تصمیم‌گیری و نیز منابع ثروت در دست یك شخص یا یك گروه خاص است؛ به گونه‌ای كه مردم در واگذاری و یا نظارت بر كیفیت به كارگیری آنها نقشی نداشته باشند. استبداد به خاطر زیان‌های فراوان اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی و سیاسی‌ای كه در بر دارد، در طول تاریخ، همیشه از جانب پیامبران خداوند به چالش كشیده شده است...

بر همین اساس برای ریشه‌كن نمودن هرگونه فردمحوری و استبداد در زندگی انسان‌ها، خداوند اصل شورا را به عنوان قاعده‌ی حاكم بر تنظیم روابط اجتماعی در سطوح خانواده،‌ جامعه و حكومت مقرر فرموده است؛ تا ضمن احترام به كرامت و ارزش انسانی، همه افراد جامعه در تعیین سرنوشت خود و تصمیم‌گیری درباره‌ی هر آنچه برای خانواده، جامعه و حكومت سرنوشت‌ساز است، مشاركت كنند...

جریان بیداری اسلامی معاصر، با درك این امر، یكی از اهداف رسای خود را احیای شورا در سطوح مختلف اجتماعی، سیاسی و بین‌المللی قرار داده است؛ به امید اینكه درآینده، مسلمانان بتوانند شاهد جامعه‌ای مبتنی بر مساوات و آزادی و حكومت متكی به رأی مردم و پایبند به تصمیمات شورایی باشند...»

امید است که این شماره از نشریه‌ی اصلاح، مورد توجه همراهان و خوانندگان محترم قرار گیرد و در گشودن پاره‌ای مسائل فکری و یا گره‌های عملی کارگر افتد.